حســــــین جانم...

بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم ، نخریدی ؟ باشد !
دست عشاق گرفتی و حرم بردی.. آه..
طبق معمول زمن دست کشیدی؟ باشد!
این همه زار زدم، داد زدم کرب و بلا
این حرم گفتن من را نشنیدی ؟ باشد !
چه کنم تلخی تو باز حلاوت دارد...
 دل تنگم بخدا میل زیارت دارد...
لطف کن حضرت ارباب، قتیل العبرات
اربعین، پای پیاده ، برسم کرب و بلات
اللهم ارزقنا